loading...
سی خنده / بزرگترین پورتال جامع تفریحی علمی خبری و...
roholla بازدید : 67 جمعه 1392/09/22 نظرات (0)


 
 
داستان واقعی!!!!
 
حتما بخونید!!!!
قاضی حکم رو اعلام کرد: اعدام !!!!
حضار اعتراض میکردن! اما دخترک که سرتا پا پر از ترس و لرز شده بود نمیتونست حرفی بزنه و حتی صدای دیگرانم نمیشنید!
دخترک رو دستبند به دست بردن! داشت گریه میکرد! نمیخواست که شوهرشو بکشه اما ...
هر شب کابوس میدید تا اینکه ...
مسئول بند: بیا بیرون کتی! وقتشه!
ترسی که وجود دخترک رو گرفته بود پاهاشو قفل کرده بود!
جائی رو نمیدید! افکارش پر بود از صداهای مختلف!
چشماشو باز کرد. دید که روی سکو ایستاده.
قاضی: حرفی نداری اما دخترک حرفی نداشت اما بغضش داشت میترکید.
کلاه سیاهی روی سرش کشیدن تا جائی رو نبینه! مسئول طناب رو انداخت دور گردنش!
دیگه همه چی تموم شده بود براش! امیدی نداشت! تو دلش از خدا کمک خواست که یک لحظه زیر پاش خالی شد!!!!!
دادستان: بیارینش پائین!
جنازه دخترک رو آوردن پائین.دکتر در حال بررسی بود که با صدای بلند گفت : آقای دادستان! اینکه زنده س!!!!!!!!!!!!
گروهی مسئول رسیدگی شدن! دخترک بیهوش افتاده بود!
پس از تحقیقات مشخص شد که طناب رو اشتباهی به کلیپس دخترک بسته بودن!
بعععله !! و بدین گونه بود که یک کلیپس جآن یک کلیپس ( ) رو از مرگ نجات داد ...
کلیپس های محترم : قدر خودتون و کلیپس هاتونو بدونین
 
 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سی خنده بزرگترین پورتال جامع شامل سرگرمی ، نرم افزار ، بازی ، تم ، پزشکی و سلامت ، آموزشی ، خبری ، روانشناسی، زناشویی، مد ، دکوراسیون، آشپزی ، آهنگ ، کتاب ، عکس ، سبک زندگی و...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 906
  • کل نظرات : 304
  • افراد آنلاین : 30
  • تعداد اعضا : 7582
  • آی پی امروز : 149
  • آی پی دیروز : 65
  • بازدید امروز : 778
  • باردید دیروز : 98
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,256
  • بازدید ماه : 3,133
  • بازدید سال : 47,257
  • بازدید کلی : 1,956,491
  • کدهای اختصاصی